بیوگرافی روزبه بمانی؛ زندگی شخصی، مسیر هنری و عکسهای او و همسرش
همه چیز درباره روزبه بمانی؛ از زندگی خصوصی تا عکسها و فعالیتهای هنری
شاید وقتی با بغض آهنگ «کجا باید برم» را زمزمه میکنید، باورتان نشود که خواننده این اثر احساسی، روزگاری با استوکهای ورزشی در زمین چمن میدویده و کاپیتان تیم جوانان استقلال بوده است! روزبه بمانی، نامی است که اعتبار موسیقی پاپ امروز ایران به قلم او گره خورده است.
۱. کودکی و نوجوانی؛ پسری که قرار بود فوتبالیست شود
روزبه بمانی در ۷ آذر ۱۳۵۸ در منطقه دهکده المپیک تهران به دنیا آمد. بر خلاف تصور، او در خانوادهای کاملاً معمولی و دور از فضای هنری رشد کرد. جالبترین بخش کودکی او، عشق دیوانهوارش به فوتبال بود. استعداد او در این رشته آنقدر زیاد بود که:
عضو تیم جوانان استقلال تهران شد.
تا سطح تیم ملی جوانان ایران پیش رفت.
اما سرنوشت خواب دیگری برای او دیده بود. روزبه ناگهان فوتبال را کنار گذاشت تا در زمین دیگری بازی کند: زمین کلمات.
۲. دوران سرگشتگی؛ از مهندسی تا ادبیات
مسیر تحصیلی روزبه پر از تغییر مسیر بود؛ انگار او به دنبال گمشدهای میگشت:
ابتدا وارد رشته مهندسی متالورژی شد (انصراف داد).
سپس سراغ مهندسی نرمافزار رفت (باز هم انصراف داد).
و در نهایت در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرد تا روح تشنهاش را سیراب کند.
۳. ورود به دنیای شعر؛ تولد یک ترانهسرا
علاقه روزبه به شعر از ۱۲ سالگی با خواندن حافظ و سعدی شروع شد، اما نقطه عطف زندگیاش در ۱۸ سالگی رقم خورد. او تحت تأثیر شاملو، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد، اولین شعر نو خود را نوشت و در ۱۹ سالگی اولین ترانهاش متولد شد.
کارنامه درخشان ترانهسرایی
روزبه بمانی را میتوان «ماشینِ هیتسازی» موسیقی ایران دانست. او با نام مستعار و حقیقی، برای طیف وسیعی از خوانندگان ترانه نوشته است که هر کدام خاطرهساز شدهاند:
اسطورهها: گوگوش، داریوش، ابی، معین.
ستارههای پاپ داخلی: محسن یگانه (آهنگ معروف “هرچی تو بخوای”)، احسان خواجهامیری (“نابرده رنج”)، محسن چاوشی، مهدی یراحی، رضا صادقی و علیرضا عصار.
نکته: کتاب مجموعه ترانههای او با نام «دنیای این روزای من» یکی از پرفروشترین کتابهای شعر معاصر است که بارها تجدید چاپ شده.
۴. از پشت پرده تا روی استیج؛ آغاز خوانندگی
روزبه بارها گفته بود علاقهای به خوانندگی ندارد و دغدغهاش فقط ترانه است. اما جنس صدایش آنقدر خاص و روایتگر بود که وسوسه خواندن رهایش نکرد.
اولین جرقهها: سال ۸۵ با ترانه «منو زیر سایه خودت بگیر» و سال ۸۶ با تیتراژ «شب شیشهای».
انفجار شهرت: انتشار قطعه «کجا باید برم» برای فیلم لاتاری در سال ۱۳۹۶. این آهنگ مثل بمب صدا کرد و روزبه بمانی را از یک ترانهسرای مشهور به یک “سوپراستار خواننده” تبدیل کرد.
۵. سبک منحصربهفرد؛ راویِ غمهای اجتماعی
چرا آثار بمانی اینقدر به دل مینشیند؟
قصه میگوید: ترانههای او فقط کلمات همقافیه نیستند؛ هر آهنگ (مثل «بدون تاریخ، بدون امضا» یا «شلیک») یک داستان کوتاه غمانگیز است.
درد مشترک: او استاد ترکیب کردن “عشق” با “دردهای اجتماعی” است. وقتی از رفتن میگوید، همزمان از مهاجرت و غربت هم حرف میزند.
موسیقی مینیمال: در آهنگهایش خبری از سر و صدای اضافه نیست؛ همه چیز آرام است تا صدای خشدار و کلمات عمیق او شنیده شود.
۶. زندگی شخصی و حاشیهها
روزبه بمانی استادِ مخفی نگه داشتن زندگی خصوصی است.
ازدواج: او متاهل است و همسرش خانم مریم بردار (بردبار) نام دارد که در زمینه نقاشی و عکاسی فعالیت میکند.
شایعات: هر از گاهی شایعاتی درباره زندگی او مطرح میشود (مثل ماجرای قدیمی ریحانه پارسا)، اما او با سکوت و وقار همیشگیاش از کنار آنها عبور میکند و اجازه نمیدهد حاشیه بر متنش غلبه کند.
۷. حقایق جالب و کوتاه درباره روزبه بمانی
بازیگری: او تجربه بازی در تئاتر و حتی سینما (فیلم “ربوده شده” کنار نیکی کریمی) را دارد.
خاطره خندهدار: در یک تئاتر، لبش حین اجرا پاره شد و خون آمد، اما تماشاچیان فکر کردند این بخشی از گریم و نمایش است و تشویقش کردند!
استقلالی دوآتشه: با اینکه فضای هنری دارد، اما هنوز هم تعصبات رنگی دارد و طرفدار سرسخت تیم استقلال است.
آرامش عجیب: دوستانش میگویند او در برابر غمها عجیب صبور است. وقتی پدرش فوت کرد، تنها دو روز گریه کرد و بلافاصله سر کار برگشت؛ چون معتقد است زندگی ادامه دارد.
چرا روزبه بمانی مهم است
روزبه بمانی فقط یک سلبریتی نیست؛ او حافظه شعریِ دهه ۹۰ و ۱۴۰۰ ایران است. او توانست پلی بزند بین نسل قدیم و جدید و کاری کند که مخاطب امروزی دوباره با شعر جدی و تفکربرانگیز آشتی کند. او صدای بغضهای فروخورده نسلی است که حرفهایشان را در ترانههای او پیدا میکنند.
