روز کتاب و کتابخوانی؛ جملات الهامبخش و عکسنوشتههای جذاب
متن و تصویرهای ویژه برای جشن روز کتاب و کتابخوانی
مطالعه و کتابخوانی، نه فقط یک سرگرمی، بلکه یک ضرورت اساسی برای رشد ذهن و تکامل شخصیت انسان است. همیشه توصیه میشود که این کار مفید، بخشی جداییناپذیر از برنامه روزانه ما باشد. اما چرا کتاب تا این حد قدرتمند است؟ بزرگان تاریخ پاسخهای شگفتانگیزی به این پرسش دادهاند.
کتاب به مثابه پناهگاه: فراتر از بهشت
قدرت کتاب در تغییر نگاه ما به جهان، شگفتانگیز است. همانطور که موریس مترلینگ، فیلسوف بلژیکی، به زیبایی میگوید:
«آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمیگذرد، ولى کسى که به کتاب یا تحقیق علاقهمند است، هنگامى که به مطالعه مشغول است، جهنم نیز براى او بهترین بهشتهاست.»
این نگاه نشان میدهد که کتاب، یک پناهگاه ذهنی است. سیسرون، سیاستمدار رومی، این همراهی را آنقدر حیاتی میدانست که میگفت: «اتاق بدون کتاب، همچون بدن بدون روح است.»
بهترین رفیق: صادق، بیتوقع و همیشه در دسترس
بسیاری از اندیشمندان، کتاب را بهترین و وفادارترین دوست انسان معرفی کردهاند.
مارک تواین: «کتاب راستگوترین، بیتوقعترین، مفیدترین و همیشگیترین رفیق برای هر انسان است.»
شکسپیر: «کتاب، همنشینی است که تو را خسته و ملول نمیسازد. دوستی است که تو را فریب نمیدهد و رفیقی است که به تو آزار نمیرساند.»
سفری فراتر از زمان و مکان
یکی از جادوییترین جنبههای مطالعه، توانایی آن در شکستن مرزهای زمان و مکان است.
دکارت، فیلسوف فرانسوی، مطالعه را «یگانه راهی برای آشنایی و گفتگو با بزرگان روزگار» میدانست که قرنها پیش زندگی میکردهاند. کارل ساگان، اخترشناس، این مفهوم را کاملتر میکند و میگوید: «نگاهی به یک کتاب میاندازی و صدایی از شخص دیگری میشنوی. شخصی که شاید ۱۰۰۰ سال است که مرده است. کتاب خواندن، سفر از طریق زمان است.»
به باور فرانسوا ولتر، «برگهای کتاب به منزله بالهایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز میدهند.» و جیمز راسل معتقد بود خواندن به ما اجازه میدهد «با چشمهای عمیقتری ببینیم و با گوشهای شنواتری بشنویم.»
قدرتی که ذهن شما را از نو میسازد
مطالعه، قدرتمندترین ورزش برای مغز است. چاک سوییندل در توصیفی درخشان میگوید:
«خواندن، تار عنکبوتهای ذهن را پاک میکند. قدرت تفکر را تقویت میکند. ماهیچههای مغز را ورزیده میسازد. خواندن، بزرگ شدن را جایگزین پیر شدن میکند.»
در دنیای امروز که پر از distrractions (عوامل حواسپرتی) است، این کار اهمیت بیشتری هم دارد. گروچومارکس، کمدین بزرگ، به طعنه میگفت: «تلویزیون برای من بسیار آموزنده بوده است؛ درست همان لحظه که کسی آن را روشن میکند، من به کتابخانه میروم و کتابی میخوانم.»
قدرتی برای تغییر کامل زندگی
تاثیر یک کتاب خوب میتواند آنقدر عمیق باشد که مسیر زندگی فرد را تغییر دهد. مالکوم ایکس میگوید: «مردم نمیدانند چطور ممکن است کل زندگی انسان فقط با یک کتاب تغییر کند!»
این قدرت از «جان» داشتن کتابها میآید. به قول پروفسور فابر در رمان «۴۵۱ درجه فارنهایت»، کتابها «کیفیت» و «بافت» دارند و میتوان زندگی را در تار و پود آنها دید.
چگونه بیشتر کتاب بخوانیم
برای بهرهمندی از این دنیای شگفتانگیز، نیازی به کارهای بزرگ نیست. برایان تریسی پیشنهاد میکند که از هر فرصت کوچکی استفاده کنید: «همیشه کتاب و مجله همراه داشته باشید تا هنگام انتظار و غیره بیکار نمانید. اگر در روز پانزده دقیقه… آثار کلاسیک جهان را مطالعه کنید؛ در عرض چند سال همهی کتابهای برجسته ادبی را خواندهاید.»
در نهایت، همانطور که پت ویلیامز اشاره میکند، خواندن یک حقیقت بزرگ و آرامبخش را به ما هدیه میدهد: «اینکه دیگر تنها نیستیم.»
